باران شمال – امروزه در کشور شکل نوینی از مدیریت در حال شکل گرفتن است که به شدت با معیارهای مدیریت صحیح و آرمانی فاصله دارد ولی از سویی با معیارهای مدیران خسته و بازنشسته و فاقد خلاقیت همخوانی و سنخیت دارد. در این مدل مدیریت که در برخی مدارس و ادارات، رواج داشت و […]
باران شمال – امروزه در کشور شکل نوینی از مدیریت در حال شکل گرفتن است که به شدت با معیارهای مدیریت صحیح و آرمانی فاصله دارد ولی از سویی با معیارهای مدیران خسته و بازنشسته و فاقد خلاقیت همخوانی و سنخیت دارد. در این مدل مدیریت که در برخی مدارس و ادارات، رواج داشت و بعد از کرونا نیز بر دامنه و شدت آن افزوده شد، مدیر با قرار گرفتن در پشت میز ریاست و کنترل دانش آموزان، کارمندان، حیاط مدرسه یا حوزه سرزمینی و … از طریق دوربین های مدار بسته، افق های جدیدی از مدیریت را خلق می کند تا جایی که حتی شائبه زخم بستر و بیماری های عضلانی – حرکتی به دلیل نداشتن تحرک در این دست مدیران متصور است.
به گزارش باران شمال به قلم فرشته عالی – نبود خلاقیت، اتکا به بخشنامه های صادره ، روزمرگی، فقدان انگیزه، نبود جرات مندی در ریسک پذیری، عدم تعامل رو در رو با کارمندان، عدم شناسایی یا مواجه با مشکلات از نزدیک و … از آفت های پنهان و آشکار این مدیریت است که متاسفانه با گسترش تکنولوژی و امکان رصد دوربین های مدار بسته از طریق گوشی و … ، دامنه این مدیریت رو به افزایش است.
این مدیران تنها در مورد اجرای آنچه برای آنان تدوین و برنامهریزی شده، توفیق داشته و فاقد شرایط کافی برای ایجاد تحرک و پویایی لازم در کار مجموعه خود هستند. در واقع این مدیران نه تنها آثاری از خلاقیت و ابتکار و نوآوری در رفتار مدیریتی آنها دیده نمیشود، بلکه گاهاً از انجام وظایف مربوطه نیز عاجزند و یا بعلل مختلف از جمله فقدان انگیزه و قدرت ریسکپذیری از انجام آنها خودداری مینمایند.
مدیریت مداربسته ای در اداره کل راهداری مازندران!
این موضوع که از آفتهای مهم مدیریت محسوب میگردد یکی از محصولات توسعه علوم جدید تلقی میشود، به این معنا که مدیران عصر جدید به لحاظ دستیابی به منابع اطلاعاتی فراوان و آشنایی نسبی با علوم مختلف علیرغم گستره بیحد و حصر دامنه علم و ضرورت تحقیق در برنامههای اساسی، خود را بینیاز از نظرات کارشناسی اهالی فن و مجرب دانسته و معمولاً ارزش چندانی برای تحقیق و کار کارشناسی و استفاده از افراد کارشناس، محقق و متخصص قائل نیستند.
البته این همه داستان نیست و بکارگیری افراد کاملاً مطیع و منفعل از دیگر معایب این سیستم است و افراد پویا و دارای انگیزه در این سیستم سرخورده و به نوعی از مدار حذف می شوند.سوگمندانه اداره کل راهداری مازندران با داشتن نیروهای توانمند بومی و مهندسان با دانش، در سال های اخیر دچار روزمرگی های مدیریت مداربسته ای شده و روزبه از کارآیی و توانمندی آنها کاسته می شود.
دلسوزان استان همیشه سرسبز مازندران، کارشناسان، اصحاب رسانه بارها و بارها زنگ خطر نبود مدیریت جامع و پویا را در مدیریت شریان های حیاتی استان به صدا در آوردند ولی در عمل چیزی دیده نشد. در حقیقت بیشترین سفرها به مازندران از طریق راه های زمینی صورت می گیرد که همین عامل ضرورت توجه اساسی و آینده نگرانه را به راه های استان می طلبد.
اما متاسفانه باید اذعان داشت با وجود حجم بالای سفرهای بین شهری در راه های مواصلاتی استان، اوضاع جاده های استان و ساختار پیرامونی این جاده ها به هیچ عنوان مطلوب نیست و همه ساله شاهد تصادفات و خسارات متعدد به دلایل فنی و غیر فنی هستیم. وجود ۱۰۷ نقطه حادثه خیز در جاده های استان، نبود یا کمبود تابلوهای هشدار دهنده، فروش محصولات کشاورزی در حاشیه جاده ها، نبود دور برگردان های استاندارد، وجود دست انداز ها یا سرعت گیرهای غیر استاندارد و دارای اشکال گوناگون و … از جمله دلایل بروز حوادث در راه های مواصلاتی استان است که بارها در جراید به آنها اشاره شده است.
جا دارد مدیر کل محترم استان در آستانه روز حمل و نقل با نگاهی آینده محور نظارت میدانی را اولویت اصلی کار خود قرار دهد و فراتر از ارائه ارقام و آمار مثبت و نصب بنر و پارچه نوشته، به ریشه یابی مشکلات راه های استان در میدان عمل ( نه میدان مجازی و اداری) بپردازند و با استفاده از تجارب اهالی فن و کارشناسان این حوزه دستکم در این مدت باقی مانده از مدیریت بخشی از مشکلات این حوزه را مرتفع ساخته و نام نیک از خود به جای بگذارد.