باران شمال- مجید ساجدی فر: اگر خبرهای استانداری مازندران را دنبال کنیم یا در جلسات و برنامه هایش شرکت نماییم یا اظهارات نماینده عالی دولت در استان را از نظر بگذاریم، می بینیم که حسینی پور استاندار فعلی مازندران، قدری متفاوت از دیگر استانداران است. فردی که مدام از مدیران و مسئولان دستگاه های مختلف، کار […]
باران شمال- مجید ساجدی فر: اگر خبرهای استانداری مازندران را دنبال کنیم یا در جلسات و برنامه هایش شرکت نماییم یا اظهارات نماینده عالی دولت در استان را از نظر بگذاریم، می بینیم که حسینی پور استاندار فعلی مازندران، قدری متفاوت از دیگر استانداران است.
فردی که مدام از مدیران و مسئولان دستگاه های مختلف، کار میدانی و عملیاتی می خواهد نه کار کاغذی و آماری، چپ و راست به عناوین گوناگون جلسه می گذارد و مدام توضیح و برنامه می خواهد، روزهای تعطیل و پایان هفته و وقت و بی وقت نمی شناسد، انگار خواب و خورد و خوراک ندارد و مدام در تلاطم است و…
این ها برداشت هایی است که از برآیند کنش ها و اظهارات استاندار مازندران بر می آید و واکنش ها نیز نسبت به عملکرد سید محمود حسینی پور متفاوت است و مثل دیگر استانداران موافقان و مخالفانی دارد.
در این فرصت نمی خواهیم به درستی و نادرستی یا اصل و فیک بودن اظهارات و کنش های استاندار بپردازیم که این خود بحثی گسترده و مجزاست و نیاز به گفت و گو و زمان دارد که در این مقال نمی گنجد.
نکته غیر قابل ماجرا، دغدغه او برای تحول استان است و اینکه مازندران را شکوفا و موثر ببیند اما انگار در اجرای آن، مسائل و موانعی وجود دارد که برای حسینی پور آزار دهنده است که بنا بر اظهارات خود او در جلسات گوناگون، عدم همدلی مدیران و ناهماهنگی دستگاه ها از مهم ترین آن هاست.
پس از گذشت بیش از یکسال از استانداری حسینی پور، رفته رفته می بینیم که گاها ادبیات توصیه ای او به مدیران، مسئولان و دلسوزان استان به ادبیات گلایه ای تبدیل شده است و این نشان می دهد که گوش برخی مدیران و مسئولان به توصیه ها و هشدارهای او بدهکار نبوده و به جای پیروی از سیاست های کلی توسعه استان، راه خود را رفته اند.
یکی از پر گلایه ترین و شاید یکی از شدیدترین اظهارات گلایه ای و انتقادی استاندار مازندران در جلسه اخیر شورای مسکن بوده که او علنا از برخی مسائل و موارد پرده برداشت و آب پاکی را روی دست برخی کارکنان و مدیران دستگاه های مختلف ریخت.
اما پرسشی که پس از شنیدن یا خواندن این اظهارات به ذهن می رسد این است که مخاطب استاندار مازندران چه کسی یا کسانی هستند و انفعال آن ها تا چه حد زیاد بوده که اینگونه او را برافروخته و نگران کرده است که رسما از آن ها می خواهد خودشان استعفا بدهند و بروند.
ماجرا از ضرورت تحول در استان شروع شد و اینکه برای پیشرفت کشور نیازمند تغییر رویکردی و عملیاتی در مسائل مختلف هستیم و نگاه های سنتی و غیر موثر را کنار بگذاریم.
حسینی پور معتقد است برای برون رفت بسیاری از مسائل کشور باید تحول صورت گیرد و مسئولیت تحول هر دستگاه نیز با مدیر آن است. اما متاسفانه برخی مدیران تاکنون فکر و اقدامی برای تحقق آن در محیط کار و زیرمجموعه خود نکرده اند.
استاندار با استناد به گلایه های برخی سرمایه گذران از برخورد برخی کارکنان و برخی مدیران با فعالان بخش خصوصی ناراضی است و بارها آن ها را از مانع تراشی و سنگ اندازی برحذر داشته است.
او در جلسه اخیر شورای مسکن استان صراحتا گفت: اگر به سرمایه گذاران کمک نمی شود، موانع هم ایجاد نشود و اجازه بدهند کار خود را انجام دهند. اساسا پاشنه آشیل توسعه و پیشرفت استان همین است که نه تنها به مردم کمک نمی شود بلکه فقط به فکر ایجاد موانع هستند. اصلا برخی سال ها آموزش دید اند که موانع ایجاد نمایند و اگر یک روز اینکار را انجا ندهند انگار یک چیز گمشده دارند و شب خوابشان نمی برد که چرا امروز به کسی گیر نداده اند!
استاندار فهم این موضوع و عدم انجام آن را نیز نوعی تحول می داند و معتقد است هر مدیری موظف است گیر و گورهای زیر مجموعه و بدنه خود را برطرف نماید، نه اینکه در راس دستگاه بنشیند و هر چیزی زیر دستش آمد، امضا کنند. یکسری کارشناس معدود در برخی دستگاه ها نشسته اند و مدیران هم متاسفانه هرچه آن ها دیکته می کنند را امضا می نمایند. این که نشد مملکت داری! ما در شرایطی هستیم که برای پاسخگویی به مردم باید تحول ایجاد کینم. نمی شود که یک کارشناس بیاید تمام مباحث توسعه استان را زیر سوال ببرد!
حسینی پور می گوید: باید برای موانع مختلف، راهکارهای مختلف پیدا شود نه این که صورت مساله آن پاک گردد. نباید بگذاریم دیگران برای ما تصمیم بگیرند. خصوصا آن مگس هایی که روی زخم ها می نشینند و مدام انتقاد و بهانه گیری می کنند. بنده معتقدم کارآمدی مدیران، پاسخ محکمی به آن مگس هایی است که می خواهند روی زخم مردم بنشینند و اعلام نمایند که این مدیران ناکارآمد هستند. تعارف نداریم یا باید مشکل مردم را حل کنیم یا اگر متولی هر دستگاهی بلد نیست یا نمی تواند خودش استعفا بدهد و از مسئولیتش برود. اصلا اصرار بر ماندن در مدیریت برای چیست؟ موضوع مشخص است اینکه ما یا می توانیم مشکل مردم را حل کنیم یا نمی توانیم و میزان مراجعات و نارضایتی مردم و سرمایه گذاران به هر دستگاهی نیز مشخص است، اگر یک مدیری از عهده کار بر نمی آید با شجاعت این موضوع را اعلام کند. ما هم دستش را می بوسیم که برود.
استاندار مازندران با انتقاد شدید از چسبیدن برخی به صندلی ها می گوید: مفهومی ندارد که یک کارشناس ۱۰ سال ، ۱۲ سال پشت یک میز و یک پست بنشیند و کسی زورش به او نرسد. یک مدیر خوب و کاربلد با یک اردنگی چنین افرادی را بیرون می اندازد که در کار استان اخلال ایجاد می کنند. این همه تاکید کرده ایم که سرمایه گذاران را تحویل بگیرید که اگر یک سرمایه گذار به استان بیاد در پی آن ۵ سرمایه گذار دیگر هم خواهند آمد اما اگر یک سرمایه گذار بی مهری ببیند و رانده شود در حقیقت ۱۰ سرمایه گذار را از دست می دهیم اما باز گوششان بدهکار نیست. من این مساله را با چه ادبیاتی به برخی ها بگویم که در گوش خود پنبه انداخته اند و نمی خواهند بشنوند!
به گزارش کرانه، به نظر می رسد کاسه صبر استاندار دیگر لبریز شده باشد و به نوعی در این جلسه با این دست کارکنان و مدیران اتمام حجت نمود که حواسشان جمع باشد که این دفعه وضعیت متفاوت است.
شاید هم به زودی شاهد برخی تغییرات و تحولات خرد و کلان در استان باشیم. احتمالا خبرهایی موثق از تخلف برخی کارشناسان و مسئولان دستگاه های مختلف به وی رسیده که صراحتا از آن ها می خواهد قبل برکناری خودشان استعفا بدهند.
حرف آخر اینکه واقعا کار کردن در فضایی که برخی درک درستی از سیاست های توسعه ای استان ندارند یا نمی خواهند داشته باشند دشوار است و گویی سوهان بر روح و روان و مغز سایرین می کشند و تمرکز و انگیزه آن ها را مختل می کنند. امیدواریم این مساله با ورود جدی مدیران دستگاه های مربوطه مرتفع شود و افراد خاطی به سزای رفتار خود برسند.